شمشیر علی شکسته می شود . محمد(ص) تنهاست و علی بی شمشیر. فریادی دل آسمان را می شکافد لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار . اینک ذوالفقار در دستان مولاست. سینه کفار دریده می شود و  گردنها دور از سرها مانند گوی بدین سوی و آن سوی پرت می شوند.

علی در محراب نماز به شهادت می رسد و ذوالفقار تنها می ماند و منتظر . تا فرزند موعود از کنار کعبه مومنان را به یاری دین خدا بخواند و سربازان پاک امام معصوم(عج) به یاری اش بشتابند و جان خویش را در طبق اخلاص تقدیم مولا کنند.

با آماده سازی تابلو تصاویر شهدای عزیز و تندیس های ذوالفقار مولا و نماز ، شهر رنگ و بویی تازه ومعطر می گیرد ، کوچه های دلمان نیز.